
کدام مشكلات رواني فرد به روانپزشك نیاز دارد
وقتي رفتارهاي فرد با نرم عادي و آن چيزي كه در جامعه رايج است و همه از آن تبعيت ميكنند تفاوت داشته باشد تقريبا همه متوجه اين تفاوتها ميشوند. براي مثال فردي كه افسردگي يا پرخاشگري بي حد و مرز دارد و نميتواند رفتارش را كنترل كند براي هر كسي كه در اطرافش وجود دارد رفتارهایش خطرناك است. در كنار اين وقتي خود فرد احساس كند خلق افسرده او برايش مشكلساز است و افكاري در ذهنش وجود دارد كه بهشدت منفي و خطرناك است اين فرد بايد خودش به سرعت به پزشك مراجعه كند. بهطور كلي بايد گفت هرقدر زودتر براي درمان مشكل رواني مراجعه كند و بيماري فرد زودتر تشخيص داده شود به همان نسبت بيماري زودتر درمان ميشود و درباره برخي بيماريهاي رواني اگر فردي دير مراجعه كند بيماري تبعات بد و طولاني مدتي بر جای ميگذارد كه گاهي اين تبعات قابل درمان نيست. كمكهايي كه يك متخصص به حل مشكلات رواني ميكند بسيار درست و اصولي است و او ميتواند به خوبي فرد بيمار را راهنمايي كند كه به چه كسي مراجعه كند و چه خدماتي دريافت كند. افرادي هم وجود دارند كه احساس ميكنند در زندگيشان مهارتهاي لازم ارتباطي ندارند و نميتوانند در روابط خود موفقيتآميز ظاهر شوند و همچنين افرادي كه تجربيات منفي زيادي از گذشته دارند و نميتوانند با يادآوري آنها به زندگي عادي بپردازند و نياز دارند كه با مداخله يك روانپزشك اين مشكلات را برطرف كنند.
درباره بيماريهاي رواني مانند افسردگي يا پرخاشگري آيا هر نوع تغيير حالت يا تغيير رفتاري نيازمند مراجعه به پزشك است؟
درباره هر تغيير حالتي نیازی به مراجعه به پزشک نیست، زيرا مولفههای مختلفي بر رفتارها و خلقيات افراد در طول روز تاثير ميگذارد كه حتي درباره افرادي كه به پختگي شخصيت رسيدهاند نيز اين اتفاق ميافتد. با وجود اين، اگر احساس كنيم چند روزي است كه خلق افسرده مان اذيتمان ميكند يا افكارمان باعث افسردگي و تاثير بر عملكردمان ميشود بهتر است به يك متخصص در اين زمينه مراجعه كنيم. در بسياري از مواقع نيازمند مداخله دارويي نيستيم و مشاور ميتواند با صحبت كردن مشكل را برطرف كند، در حالي كه درباره بسياري از مشكلات رواني تركيبي از مشاوره و دارو ميتواند موثر واقع شود.
- عابدی مدیسه
- مهر 9, 1398
- 137 بازدید