هنر گفتگوی کوتاه برای ایجاد ارتباط موثر
هنر گفتگوی کوتاه برای ایجاد ارتباط موثر
دوستان و عزیزان و همراهان وبسایت علی مدیسه امروز با شما هستم با موضوعی تحت عنوان هنر گفتگوی کوتاه برای ایجاد ارتباط موثر که به راحتی می تونه تو ارتباطات روزمره شما کمک حال شما باشه و به این ترفند ها می تونید ارتباطات خودتون را قوی تر کنید
امیدوارم که این مطالب برای شما کاربردی باشه و مفید واقع بشه . منتظر نظرات شما عزیزان هستم
ارتباط با هنر گفتگو کردن آغاز میشود. انجام یک گفتگوی ساده کار سختی نیست اما اگر بخواهید به طریقی جالب شخصیت و شوخ طبعی خود را نشان دهید نیاز به مهارتی دارد که به نظر میرسد فقط از عهده بعضیها برمیآید.
شخصیت
گپهای کوتاه نباید لزوماً پوچ و بیهوده باشند. گپ زدن راهی برای نشان دادن شخصیت و علایق شما به طریقی غیرمستقیم است. گفتگوهای کوتاه تا حد زیادی رفتار، نوع شخصیت و دیدگاههای شما را آشکار میکند.
با داشتن مهارت واقعی گفتگو میدانید چطور باید شخصیتتان را آن طور که میخواهید نشان دهید. این به معنای فریب دادن یا نشان دادن یک تصور دروغین از خودتان نیست، به این معنی است که خواهید دانست چطور باید قسمتهایی از خودتان که به فرد مقابل بیارتباط است را جدا کرده و قسمتی از خودتان را نشان او دهید که در ارتباط باشد.
افراد دوست داشتنی استعدادی طبیعی برای نشان دادن شخصیتشان به گونهای دارند که دیگران بتوانند به خوبی با آن ارتباط برقرار کنند.
باید نشان دهید، بیان نکنید. هیچکس افراد خودستا و متظاهر را دوست ندارد. سعی کنید متواضع باشید و یادتان باشد نشان دادن ضعفهایتان خیلی بیشتر از خودستایی شما را به دیگران میشناساند.
به دنبال تشابه باشید
نیاز به توافق کامل نیست اما باید بین خودتان و فرد مقابل شباهتهایی پیدا کنید. شاید با دیدگاه سیاسی همکارتان مخالف باشید اما احتمال آن هست که فرزندانی هم سن داشته باشید.
نقاط آسیب پذیر خود را نشان دهید اما نه بیش از حد. نشان دادن چند مورد از ضعفهایتان البته توام با اعتماد باعث میشود دیگران بتوانند راحتتر با شما ارتباط برقرار کرده و اعتماد کنند. اما اگر به دنبال ترحم باشید و مدام از مشکلاتتان شکایت کنید، دیگران از شما دور خواهند شد.
تاثیر اول
لازم نیست برای ایجاد یک تاثیر اولیه عالی روی طرف مقابل خیلی خودتان را نگران کنید. نگرانی بیش از حد برای معرفی خودتان تاثیر منفی خواهد گذاشت.
باید بدانید که روابط رشد میکنند و با این که ممکن است تاثیر اولیه اهمیت زیادی روی طرف مقابل داشته باشد اما کنترل آن قضاوتهای اولیه کار بسیار دشواری است.
بهترین شروعها معمولاً آنهایی است که طبیعی باشد. یک سلام ساده بسیار موثرتر از این است که تلاش کنید در چند دقیقه اول خود را بانمک و کاریزماتیک نشان دهید.
اگر میخواهید تاثیر اولیه خوبی بر جای بگذارید،
نکات زیر میتواند کمکتان کند:
ظاهری آراسته داشته باشید. نباید طوری به نظر برسید که انگار شش ماه است گوشه خیابان خوابیدهاید. خوب لباس بپوشید و به آرایش موها و صورت خود رسیدگی کنید.
معمولی شروع کنید.
لازم نیست در ۵ دقیقه اول همه زندگیتان را رو کنید. همه چیز را آرام آرام و کاملاً عادی شروع کنید.
همیشه رفتاری دوستانه داشته باشید.
صمیمیت و برونگرایی را نمیتوانید تحمیل کنید. سعی کنید همیشه و با همه رفتاری اجتماعی و دوستانه داشته باشید. با این روش هر زمان که خواستید به ملاقات مدیر عاملتان بروید یا با غریبهای که نظرتان را جلب کرده سر گفتگو را باز کنید کاملاً طبیعی جلوه خواهید کرد.
لحنتان را بشناسید
هر که میگوید نباید هیچوقت خودتان را سانسور کنید بیهوده گفته است. هیچوقت نباید در مراسم ترحیم لطیفه تعریف کنید یا در مهمانی گریه سر دهید. هر موقعیت اجتماعی آداب و رسوم خود را دارد.
اما نباید مقررات اجتماعی را وحی منزل بدانید.
سعی کنید تجربه کنید و از تغییرات گاه و بیکار نترسید. آنهایی که استاد گپهای کوتاه و پیدا کردن دوستهای تازه هستند میدانند چه چیز قابل قبول است و چه چیز نیست. شناختن لحنتان و توجه به آن نیاز به مشاهده و آزمایش و تجربه دارد.
شوخ طبعی
چند جمله شوخ طبع بودن شما را نمیرساند اما خنده یکی از بهترین مولفههای یک ارتباط موفق است. بیشتر شوخ طبعیها جزء یکی از موارد زیر هستند:
تعجب: یک چیز غیرمنتظره میتواند خندهدار به نظر برسد.
اغراق: داستانها و مثالهایی که فرای واقعیت باشد باعث خندهدار شدن مطلب میشود.
کنایه: اگر خیلی منفی باشد شاید موجب ناراحتی طرف مقابل شود اما اگر استادانه و برخلاف جهت اغراق بیان شود نوعی شوخ طبعی است.
زمینه مورد نظر: بعضی رفتارها یا کارها به خاطر آن زمینه خاص خندهدار به نظر میرسند. خیلی حرفها اگر به جا زده شوند مفید هستند اما در زمانهای دیگر کاملاً نابجا خواهند بود.
داستان
داستانها
داستانگویی یکی از مهمترین جنبههای گپهای کوتاه است. برای گفتن داستانهای جالب به چند نکته باید توجه داشته باشید:
آخر داستان را بدانید. باید بدانید داستان را چطور تمام کنید تا تاثیرگذار باشد. با یک تله شروع کنید. داستان را با یک سوال یا نظر که توجه را جلب میکند شروع کنید. مثلاً “این من را یاد وقتی میاندازد که ….” میتواند شروع خوبی برای آماده کردن فرد مقابل برای شنیدن یک داستان باشد.
داستان باید کوتاه باشد.
وقت را با توضیح دادن پیشینه داستان اگر اهمیتی ندارد تلف نکنید. حرفهای اضافی را سانسور کنید و فقط قسمتهای مهم را تعریف کنید. با این روش توجه فرد مقابل را برای زمان بیشتری به خودتان معطوف میکنید.
تصویرسازی کنید.
داستان را با احساس و با خلق تصویر بیان کنید. وقتی میتوانید بگویید، “نمیتونی تصور کنی اتاق چقدر شلوغ بود جای سوزن انداختن هم نبود” نگویید، “اتاق خیلی شلوغ بود”. گفتن داستانها به زبان اول شخص و استفاده از توصیفات کوتاه اما واضح توجه فرد مقابل را بیشتر جلب میکند.
نقشه را فراموش نکنید.
داستانتان را تمرین کنید و ببینید کدام قسمتها بیشتر جلب توجه میکند. داستانهای زیادی هست که من بارها تعریف میکنم و یاد گرفتهام روی کدام قسمتها باید تاکید بیشتری کنم و از کدام قسمتها باید سریعتر بگذرم.
آن را شخصی کنید.
از گفتن داستانهایی که خودتان نقشی در آن ندارید خودداری کنید چون هیچ اطلاعاتی درمورد شخصیت شما به طرف مقابل نمیدهد.
مخاطب را درگیر کنید.
فقط نباید از اول تا آخر شما حرف بزنید. باید به داستانهای طرف مقابل هم گوش کنید و از او سوال کنید. این کار باعث میشود از این توجه و علاقه شما خوششان بیاید.
اول گوش کنید، بعد حرف بزنید.
بهترین قانون برای گفتگو این است که اجازه بدهید طرف مقابل اول حرف بزند، و شما به حرفهای او خوب گوش کنید و بعد جواب بدهید. تکرار برخی کلمات و کلمات تایید نشان دهنده این واقعیت است که خوب به حرفهای او گوش دادهاید و حرفهایش را متوجه شدهاید.
نگران عوض شدن موضوع بحث نباشید.
نگران عوض شدن طبیعی موضوع بحث با پیش رفتن گفتگو نباشید. اگر شما در مورد چیزی حرف میزدهاید اما الان موضوع حرفزدنتان عوض شده، این یک نقطه مثبت است.
به خاطر این که اگر مکالمه به هر دلیل متوقف شود، میتوانید بدون ایجاد تغییر در موضوع به آنچه میگفتید برگردید.
راهکارهایی برای شکستن یخ مکالمه:
عمومی
سوالهای آزاد:
در مورد فلان چیز برایم بگو …
چطور تونستی …
در مورد سختیها بپرسید.
سختترین قسمت کارت چه بود؟
عجیبترین مشتری که تا به حال داشتی چطور بود؟
سوالهای پیگیر:
چرا؟
چطور اتفاق افتاد؟
آنجا چه اتفاقی افتاد؟
کار
چه چیز کارت برایت لذت بخش است؟
این کار را چطور شروع کردی؟
سختترین قسمت کارت چیست؟
اجتماعی
چه جور فیلمهایی دوست داری؟
در مورد خانوادهات برایم بگو.
رستوران مورد علاقهات کجاست؟
بهترین مسافرتی که تا حالا رفتی کجا بوده؟

دیدگاهتان را بنویسید