
مفهوم بازاریابی اجتماعی
مفهوم بازاريابى اجتماعى بر اين پايه استوار است که هر سازمان بايد نخست نيازها، خواستهها و منافع بازارهاى هدف خود را تعيين کند؛ سپس در مقايسه با رقبا اين نيازها و خواستهها را با صورت کارآمدتر و مؤثرترى تأمين کند بهنحوى که بقا و بهبود رفاه مشترى و جامعه هر دو فراهم گردد. مفهوم بازاريابى اجتماعى از جمله جديدترين مفهوم از مفاهيم پنجگانه فلسفه مديريت بازاريابى است.
به حداکثر رساندن مصرف
بسيارى از مديران واحدهاى اقتصادى بر اين عقيده هستند که وظيفه بازاريابى بايد به حداکثر رساندن مصرف باشد، که به نوبهٔ خود، توليد و اشتغال و ثروت را به حداکثر مىرساند. اين نظر در بعضى از شعارها نيز مشهود است: چه کسى مىگويد شما نمىتوانيد همه را داشته باشيد؟ فرض بر اين است که هر چقدر مردم بيشتر خرج کنند و خريد و مصرف کنند، خوشبختتر هستند. با اين وجود هستند کسانى که خوشبختى را لزوماً در افزايش کالاهاى مادى نمىدانند. آنها اشاره به افراد متمولى دارند که واقعاً خوشبخت نيستند. فلسفهٔ زندگى ايشان چنين است: هرچه کمتر بهتر، و کوچک زيبا است.
به حداکثر رساندن رضايت مشترى
بنابراين نظر، هدف سيستم بازاريابى به حداکثر رساندن رضايت مشترى است و نه فقط افزايش کمّى مصرف. خريد يک دستگاه اتومبيل جديد و يا مالکيت پوشاک بيشتر وقتى بهحساب مىآيد که به رضايت خريدار بيانجامد. متأسفانه اندازهگيرى رضايت مصرفکننده دشوار است. اول، هيچکس نحوهٔ اندازهگيرى رضايت کل ايجادشده ناشى از يک فعاليت بازاريابى يا محصول خاص را ابداع نکرده است. دوم، رضايتى که مصرفکنندگان از مزاياى يک کالا يا خدمت بهدست مىآورند بايد در کنار معايب آن در نظر گرفته شود، معايبى نظير آلودگى و تخريب محيط زيست. سوم، رضايت عدهاى از مردم از مصرف کالاهاى بهخصوصى نظير کالاهاى شخصيتآور، حاصل اين واقعيت است که فقط تعداد کمى مالک چنين کالاهايى هستند. بدين ترتيب ارزشيابى سيستم بازاريابى برحسب ميزان رضايت حاصله از آن دشوار است.
به حداکثر رساندن حق انتخاب
بعضى از بازاريابان بر اين باور هستند که هدف سيستم بازاريابى بايد به حداکثر رساندن تنوع کالا و حق انتخاب مصرفکننده باشد. بدينسان سيستم بازاريابى دقيقاً فرصت يافتن کالاهايى را در اختيار مصرفکنندگان قرار مىدهد که با دائقهٔ ايشان سازگار باشد و رضايت ايشان را نيز تأمين کند و مصرفکنندگان نيز با درکى درست و کامل از سبک زندگى خود قادر هستند رضايت کلى خود را به حداکثر رسانند. متأسفانه به حداکثر رساندن حق انتخاب مصرفکننده مستلزم هزينه است. اول اينکه توليد با تنوع زياد، هزينههاى توليد و موجودىها را افزايش مىدهد و اين بهنوبهٔ خود افزايش قيمت کالاها و خدمات را بهدنبال دارد و قيمتهاى بالا، درآمد واقعى مصرفکنندگان و در نتيجه مصرف را کاهش مىدهد. دوم، تنوع بخشيدن به کالا مستلزم اين است که مصرفکننده تلاش و تحقيق بيشترى کند. چرا که مصرفکنندگان زمان بيشترى را صرف بررسى و ارزيابى کالاهاى مختلف مىکنند. سوم، تعدد کالا لزوماً امکان انتخاب واقعى مصرفکننده را افزايش نمىدهد.
- عابدی مدیسه
- مهر 18, 1397
- 131 بازدید