
شش راه براي داشتن مشتريان راضي
1- به شغل و اصول آن افتخار کنيد
اگر اين تفکر را نداشته باشيد دو راه وجود دارد :
دلايلي که باعث شده شما اين طور فکر نکنيد پيدا کنيد و آنها را يکي يکي برطرف کنيد.
در صورت عدم موفقيت، شغل ديگري پيدا کنيد تا بتوانيد در زندگي پيشرفت کنيد.
2- هميشه شاد باشيد
هميشه شاد باشيد و به اين ترتيب شادي را به ديگران هم منتقل کنيد. به ياد داشته باشيد که ما لبخند نميزنيم که شاد شويم بلکه چون شاد هستيم لبخند ميزنيم اين حالت زماني ميسر است که ذهن خود را واداريم به چيزهاي خوب فکر کند. اين امر زماني اتفاق ميافتد که مطالب خوب بخوانيم و با دوستاني همصحبت شويم که افکار خوبي دارند. مراقب باشيد بدون توجه به آنکه ظاهر مشتري چگونه است، خوش رفتار يا بد رفتار است، تحصيلکرده است يا خير رفتار انساني و مثبت خود را با اوحفظ کنيد. شايد اين امر سخت باشد اما ميتوانيد اين امر را جز عادات خود در آوريد.
3- رفتار خوب را بياموزيد
نام مشتري خود را ياد بگيريد و آن را هنگام صحبت به کار ببريد. مشتري هنگامي که نام خود را ميشنود احساس ميکند به موسيقي دلنشين گوش ميدهد.
هرگز با مشتري بيش از حد آشنايي و دوستي برقرار نکنيد. البته تعيين حد و مرز قدري مشکل است، اين ديگر بسته به هنر شماست که چگونه تعادل برقرار کنيد.
مطمئنا راه اشتباهي را طي نخواهيد کرد.
هرگز بددهني نکنيد. اگر مسئول فروش باشيد از بددهني ضررهاي بسيار خواهيد ديد.
4- در مقابل مشتري هميشه بگوييد: بله قربان، به او نگوييد خير قربان.
وقتي مشتري مشکلي دارد به راههايي فکر کنيد که ميتوان به او جواب مثبت داد، حتي اگر لازم بود براي رفع مشکل او نزد همکار ديگري برويد يا به قسمت ديگر شرکت مراجعه کنيد.
5- هرگز با مشتري بحث نکنيد.
به اين امر اعتقاد داشته باشيد که هميشه حق با مشتري است. اگر مشتري مشکلي دارد، حال اگر مشکلاش واقعي باشد يا حاصل سؤتفاهم فرق نميکند. با گوش دادن به حرفهاي او ميتوانيد سؤتفاهم را درک کنيد و آنها را از ميان برداريد. سؤتفاهمها هميشه وجود دارند. اکثر اوقات اين موضوع را نميفهميم، چون عادت داريم وسط حرف مشتري بپريم. مشتري به اندازهي ما دربارهي محصولمان آگاهي ندارد. بحث کردن مثل شعله است، ميتوانيد با موافقت کردن با او شعله را به خاکستر تبديل کنيد، يا با بحث کردن شعله را بيشتر فروزان کنيد.
6- به مشتري قولهايي بدهيد که ميتوانيد به آن عمل کنيد.
هميشه دربارهي زمان تحويل، صورتحساب خدمات، خدمات بي دردسر و اينطور چيزها قولهايي به مشتري ميدهيد.
فکر کنيد و مراقب باشيد با احتياط عمل کنيد. هميشه خطاها قابل جبران نيستند. پس از قولهايي که به مشتري ميدهيد فکر نکنيد که همهي امور خود به خود پيش ميروند. سعي کنيد موانع را برطرف کنيد. اين را بدانيد اگر يک مشتري از پيش شما ناراضي برود با خود چندين مشتري ديگر را نيز ميبرد.
زمان آن رسيده که خود را به جاي مشتري بگذاريد
مشتري ريئس است. او حقوق ما را ميپردازد و سود نصيبمان ميکند. آنهايي که اين واقعيت را درک کردهاند، تلاش ميکنند همهي کارها را به بهترين شکل انجام بدهند، حتي زماني که شرايط سختتر و سختتر مي شود. مشتري به معناي سود است بقيه چيزها جزئي و فرعي است. آن دسته از افرادي که در ارائهي خدمات به مشتري جدي عمل ميکنند، هميشه در کار تجارت از بقيه موفقترند. خدمات خوب فروش را بالا ميبرد.
ارائهي خدمات به مشتري بهترين ابزار فروش است
کارمندان خود را تشويق کنيد تا وقت، توجه و پول خود را در جهت رضايت مشتري صرف کنند. رضايت مشتري کاري آسان و پر سود است. به دليلي ساده مشتري راضي، بهترين و اقتصاديترين تبليغ براي تجارت محسوب ميشود. مشتري راضي دوباره به شما مراجعه ميکند و از اين راه سود بيشتري نصيب شما ميشود. مشتريهاي وفادار، مشتاق و سود آور خود را بشناسيد و به آنها افتخار کنيد.
در 5 دقيقه اول تمام مسايل روشن مي شود
با تحقيقاتي که از مکانهاي تجاري به عمل آمده روشن شده است که در سه دقيقه اول ورود مشتري همهي مسايل روشن ميشود. تصويري که از شما در ذهن مشتري شکل ميگيرد در همين سه دقيقه اول است. تجربههاي خوب در ذهن مشتري تصوير خوبي ميسازد. تجربههاي بد در ذهن مشتري تصوير بدي ميسازد. تلاش کنيم با بررسي ذهنيتهاي مشتري ها دربارهي رفتار خود بيشتر دقت کنيم، البته اين مسئله فقط مربوط به ارائه خدمات به مشتريها نيست، اين نکته در امر فروش هم موثر است.
مشتري دنبال چه چيزي است؟
مشتري توقعات زيادي ندارد. او انتظار دارد سر قولهايي که به او دادهايد بايستيد.
1- گرمي، خلوص و توجه، وقتي حضور او را ناديده نگيريد به اولين قولتان عمل کردهايد.
2-سرعت عمل و صرف وقت براي حل مشکلي که باعث مراجعهي او به شما شده است.
3-رعايت عدالت،؛ با تمام مشتريان و مراجعه کنندگان خود برخوردي يکسان داشته باشيد. با افرادي که از قبل ميشناختيد برخورد بهتري نداشته باشيد، بلکه با آشنايان نيز مثل ديگر مراجعهکنندگان خود برخورد کنيد. اين سومين قولي است که به مشتري خود دادهايد.
شخصيت خوبي داشته باشيد
سالم باشيد ، از نظر ذهني هم سالم بمانيد. فرديت و عادات ذهني، شخصيت شما را ميسازد. فرقي نميکند که در کار خود تا چه حد قوي يا ماهر باشيد، اگر ذهني سالم نداشته باشيد و صادق نباشيد هرگز به نتيجهي خوبي دست نمي يابيد.
سخنگوي خوبي باشيد
هر فردي که در هر اداره يا شرکتي کار کند، بايد بتواند درست و خوب با ديگران صحبت کند. اين کار با کمي تلاش عملي ميشود. اين طرز فکر را از سر خود بيرون کنيد که فقط فروشنده بايد بتواند خوب با مشتريها صحبت کند.
طرز برخورد از لباس و پوشاک مهمتر است. اگر کسي کت و شلوار شما يادش بماند و لبخند شما را بهياد نياورد، در اين صورت به اندازهي کافي لبخند نزدهايد.
شنوندهي خوبي باشيد
خوشصحبت بودن امر خوبي است، اما هر شخص بايد ابتدا شنوندهي خوبي باشد. بي آنکه در صحبتهاي مشتري وقفهاي ايجاد کنيد، حرفهاي او را خوب گوش کنيد. اين کار مشکل است اما نتايج خوبي در بر دارد.
نويسنده و خوانندهي خوبي باشيد
مشتري انتظار ندارد براياش متن ادبي بنويسد اما انتظار دارد مطالب را واضح و صحيح بنويسد. دست خط شما بايد خوانا باشد، اگر مجبوريد آرام و با حروف بزرگ بنويسيد. دستورزبان را درست در نوشتههاي خود بهکار ببريد ومعقول بنويسيد. شايد شما در گوش دادن به حرف مشتري عالي کار کرده باشيد و 70% سهم گوشدادن شما شدهباشد و در صحبت کردن 30% حرف زده باشيد. اما نتوانيد بنويسيد و بعدها بخوانيد، در اين صورت مشتري راضي نخواهد شد.
- عابدی مدیسه
- خرداد 31, 1394
- 264 بازدید