
خیال پردازی!!!
احتمالا همه ی شما با این واژه آشنا هستید. شبها، وقتی به رختخواب می روید، قبل از خوابیدن، شروع می کنید به فکر کردن. برای خودتان داستانهایی می سازید و خود را قهرمان آن داستانها قرار میدهید. با افکارتان به جاهایی می روید که شاید هرگز در بیداری قادر به انجام آنها نباشید. یا کارهایی انجام می دهید که در بیداری هرگز جرات انجام آنها را ندارید. مثلا پسری که عاشق همکلاسیش شده است و جرات ندارد که برود با او صحبت کند، چون خود را خیلی پایینتر از آن دختر تصور میکند، شبها قبل از خواب، چنین داستانی برای خود می سازد:
رفته ام سر کلاس، وای تمام دخترها به من نگاه می کنند، چه جذابیتی دارم، چه موبایل گران قیمتی، عجب کت و شلواری، استاد به من خوش آمد می گوید و آقایان از روی صندلی خود بلند می شوند وهر کدام دوست دارند من جای آنها بنشینم. اما من میروم و در گوشه ی کلاس می نشینم. خانم فلانی(همان که من اورادوست دارم) از کلاس بیرون میرود. یکی از همکلاسیهایم می گوید: ببین باز از کلاس بیرون رفت. آخه چرا باهاش ازدواج نمیکنی؟ در همین لحظه همه ی همکلاسی های دختر گریه می کنند. استاد هم وارد بحث می شود و از من خواهش می کند که پیشنهاد ازدواج فلانی را قبول کنم. و من ……
خلاصه فرد در همین افکار و خیال پردازی ها آنقدر غرق می شود که نمی داند کی خوابش می برد. در همین داستان به خوبی پیداست که این خیالپردازی ها حالت جبرانی برای ما دارد. بعضی مسائلی که در طول روز با آنها سروکار داریم تنش زا و معمولا غیر قابل حل هستند. ما معمولا این مسائل را در افکارمان حل و فصل می کنیم. این حالت باعث کم شدن تنش در ما می شود. معمولا این افکار نه تنها ایرادی ندارند بلکه خاصیت درمانی دارند. اما باید یادمان باشد که هر چیزی وقتی از حد نرمال و معمولی خود خارج شود تبدیل به یک معضل و بیماری می شود. این افکار باید محدود به زمانهایی خاص باشد مثلا همان لحظات قبل از خواب. ولی وقتی فرد در تمام طول روز گرفتار این افکار شود و به جای پرداختن به زندگی واقعی در خیالات خود سیر کند، دیگر نمی توان گفت که این افکار مفید هستند. مثلا دانش آموزی که امسال کنکور داشته است، از 7 ماه پیش به مدت 5 ساعت وارد اتاق می شده تا درس بخواند. پدر ومادر بیچاره هم خوشحال که فرزند دلبندشان برای خودش کسی خواهد شد. غافل از اینکه آقازاده وقتی وارد اتاق می شود، تا کتابهایش را باز میکند و دو صفحه می خواند وارد افکار زیبای خودش می شود. در حالی که به کتاب نگاه می کند با خودش تصور میکند: نتایج کنکور اعلام شده است. ازتمام شبکه های تلویزیونی به او زنگ می زنند. همه دوست دارند با نفر اول کنکور ریاضی مصاحبه کنند، اما او می گوید که متاسفانه وقت این کارها راندارد و باید به کارهایش برسد… در همین افکار غرق می شود تا 5 ساعت به پایان برسد. چنین فردی مطمئنا جزء نفرات آخر هم نمی شود!!!!!!! بعد پدر ومادرش می گویند که چقدر کنکور سخت است، بیچاره پسرمان. بی خبر از آنچه فرزند دلبندشان انجام داده است.
خیال پردازی معمولا از سنین کودکی شروع می شود و معمولا کودک قادر به جدا کردن این افکار از دنیای واقعی نیست. به مرور فرد خیال پردازی ها را از دنیای واقعی جدا می کند و می داند که برای حل مشکلاتش باید در دنیای واقعی تلاش کند. اما افرادی که این جداسازی را انجام نمی دهند و سعی می کنند که مشکلاتشان را فقط با تخیل حل کنند حتما باید فکری برای خود بکنند.
- عابدی مدیسه
- تیر 8, 1392
- 289 بازدید