
انواع عشق بر اساس تعریف یونانیان باستان
- آگاپه؛ عشق بیقید و شرط
نخستین گزینه در تقسیمبندی انواع عشق، آگاپه نام دارد. آگاپه یعنی عشقی بیقید و شرط به همنوع که با از خودگذشتگی همراه است. به نظر میرسد که تعداد اندکی از افراد در بلندمدت ظرفیت تجربه چنین نوعی از عشق را دارند. برخی، آگاپه را نوعی عشق معنوی میدانند.مثلا مسیحیتان معتقد هستند که عشق و مهر عیسی مسیح (ع) نسبت به بشریت و دنیا، عشقی از همین نوع بوده است. چون او خود را به خاطر رهایی انسانها از گناه، قربانی کرد. در واقع، حضرت عیسی برای شادی و خوشبختی انسانها، خود را فدا کرده و به همین خاطر از نظر مسیحیان، نمادی از آگاپه است.
- اِروس؛ عشق جنسی و غریزی
اروس از نام خدای باروری و عشق یونانیان گرفته شده است. این نوع عشق بر شور و هیجانی جسمانی و شهوانی تأکید دارد. در واقع، نشانگر میل جنسی و علایق مرتبط با آن است. یونانیان از این نوع عشق واهمه داشتهاند. زیرا به عقیده آنها، بشر میل به تولید نسل دارد و امیال جنسی او میتواند از کنترل خارج شود.یونانیان، اروس را خطرناک میدانستند. این نوع از عشق، نمادی از عشق و شور جنسی و شهوانی است. اگر چه این نوع عشق برای بشر خوشایند و جذاب است، اما گاهی عواقب ناخوشایندی به همراه میآورد.
- فیلیا؛ عشق مهربانی و دوستی
فیلیا هم یکی از انواع عشق است که یونانیها آن را نماد مهربانی و دوستی میدانند. به عبارت دیگر، فیلیا، نوعی از عشق است که نسبت به دوستان خود ابراز میکنید. یونانیها، فیلیا را ارزشمندتر و بهتر از اروس میدانستند. در واقع، فیلیا، عشقی است که میان افراد همتراز و دوستان به وجود میآید.
اگرچه بیشتر افراد، عشق را عنوانی کلی میدانند و برای انواع عشق از جمله شور و هیجان جنسی و جسمی هم از آن بهره میبرند، اما افلاطون با چنین کاری مخالف بود. او اعتقاد داشت که جذبههای جسمانی لزوما عشق نیستند. همانطور که گفته شد، تقسیمبندیهای مختلفی برای انواع عشق وجود دارد و عشقی که در آن خبری از علاقه جنسی و جسمی نباشد، عشق افلاطونی مینامند.
- فیلوتیا؛ عشق به خود
فیولتیا در تقسیمبندی یونان باستان، عشق به خود است. این روزها، عشق به خود با خودشیفتگی، خودپسندی و خودخواهی اشتباه گرفته میشود. فیلوتیا به هیچ عنوان، عشقی منفی و مخرب نیست. برای اینکه بتوان به دیگران عشق داد و از آنها عشق گرفت، باید فیلوتیا را در وجود خود گسترش بدهید. برای اینکه بتوانید، شخص دیگری را دوست داشته باشید، باید ابتدا خودتان را دوست داشته باشید.زمانی که دستانتان را پر از عشق به خود کنید، امکان پخش و اهدای آن به دیگران هم به وجود میآید. عشق و احترامی که نسبت به خود احساس میکنید، شما را در انتقال آن به دیگران هم یاری خواهد کرد.
- استورج؛ عشق مأنوس و آشنا
استورج یا عشق مأنوس در ظاهر کمی گنگ به نظر میرسد. شاید باید کمی بیشتر این اصطلاح را توضیح بدهیم. این نوع از عشق به فیلیا شباهت زیادی دارد یعنی عشقی که میان دوستان شکل میگیرد. استورج بیشتر به عشقی گفته میشود که بین فرزند و والدین به وجود میآید. در استورج هم خبری از میل و عشق جنسی نیست، اما میان افراد، نوعی دوستی، خویشاوندی و انس دیده میشود.
- پراگما؛ عشق بادوام
یونانیان باستان، پراگما را عشقی بادوام و ماندگار میدانستند. این عشق دقیقا متضاد اروس است. هیجانات و شور موجود در عشق از نوع اروس سریعا فروکش میکند اما پراگما، عشقی است که بهمرور زمان به پختگی و بلوغ میرسد و ماندگار میشود. مثلا افراد مسنی که سالهاست با هم زندگی میکنند و سابقه مهر و عشقشان به سالهای نوجوانی میرسد، نمونه خوبی از پراگما هستند.
متأسفانه پراگما بهویژه در جوامع امروزی بهندرت دیده میشود. این روزها، چشم و دل افراد معطوف به یک رابطه و عشق نمیشود. آنها همواره به دنبال گزینههای بهتر هستند و به یک رابطه عاشقانه، زمانی برای رشد و رسیدن به پختگی نمیدهند. در پراگما، هر دو نفر به مصالحه معتقد هستند. هر یک بهخوبی میدانند که گاهی باید به نفع دیگری کوتاه بیایند و معمار رابطه دونفره خود در طول زمان باشند.
- لودوس؛ عشق مفرح و شاد
لودوس یکی دیگر از انواع عشق است که به عنوان عشقی سرزنده و مفرح از آن یاد میشود. لودوس همان شیفتگی سرخوشانه روزهای اوایل عاشقی است. اگر عاشق شده باشید، حتما متوجه میشوید که منظور چیست. این عشق همان دلهره خوشایندی است که هنگام دیدن فرد مورد نظر در وجودتان میپیچد. لودوس نوعی گیجی و از عالم جدا شدن به همراه خود دارد. حس و حال آن شیرین است و فرد عاشق دوست ندارد که از دنیای مفرح و سرخوشانه آن خارج شود.
تحقیقات نشان میدهد که مغز افراد هنگام سپری کردن دوران عاشقی به این سبک، تجربهای مشابه مصرف کوکائین پیدا میکنند؛ نوعی حسوحال که بیشباهت به نشئگی یا سرخوشی بعد از مصرف مخدر نیست. کسی که دچار لودوس میشود، نسبت به زندگی احساس هیجان و سرزندگی پیدا میکند.
- مانیا؛ شیدایی و جنون عاشقی
مانیا یا شیدایی، نوع مطلوبی از عشق و عاشقی نیست. این نوع از عشق میتواند منجر به عصبانیت، جنون یا حسادت شود. در مانیا، تعادل میان اروس و لودوس به هم میخورد. کسانی که دچار شیدایی میشوند معمولا عزت نفس پایینی دارند. آنها نمیتوانند از دست دادن چیزی را که دوست دارند در ذهن متصور شوند.ترس از دست دادن باعث میشود، چیزهایی بگویند یا کارهایی انجام بدهند که رگههایی از دیوانگی و جنون را به همراه دارد و برای حفظ عشقشان به هر قیمتی ابراز میشود. اگر مانیا یا شیدایی کنترل نشود، نتایج و عواقب بسیار خطرناک و نامطلوبی به همراه خواهد داشت.
- عابدی مدیسه
- آذر 4, 1398
- 41 بازدید