
اثربخشی تبلیغات
تبليغات فراواني هر روز و هر شب درمحيط اطرافمان مشاهده مي كنيم. راديو، تلويزيون، بوردهاي تبليغاتي، روزنامهها و…; اما آيا همهء اين تبليغات منجر به فروش ميشود؟ تحقيقات نشان ميدهد درصد زيادي از اين تبليغات نه تنها تاثيري در ميزان افزايش فروش نداشته بلکه گاهي باعث کاهش آن ميشود.
به عقيده پژوهشگران تبليغات غلط ميتواند عملا ميزان فروش يک محصول را کاهش دهد.
جورج هي براون (George Hey Brown) که زماني رييس تحقيقات بازاريابي در شرکت فوردبود، آگهيهايي را به طور يک در ميان در مجله ريدرز دايجست (Readers Digest) به چاپ رساند.
در پايان سال، کساني که آگهي را نديده بودند نسبت به کساني که ديده بودند اتومبيلهاي فورد بيشتري خريداري کردند. در يک تحقيق ديگر معلوم شد مصرف يک نوشيدني خاص در ميان افرادي که آگهي آن را به ياد داشتند، کمتر از افرادي بود کهآن را فراموش کرده بودند. توليدکننده نوشابه ميليونها دلار صرف تبليغاتي کرده بود که باعث فروش نرفتن آن ميشد .
خود نويسندگان و محققان پارک بازاريابي ايران در زمينه تبليغات نيز بر اين نکته واقفند و فقط مساله اين است که نميدانند کدام تبليغات باعث فروش ميشود.طبق تحقيقات انجام شده بر روي ??نام تجاري اين نتيجه به دست آمد که در حدود ??درصد تبليغات انجام شده تاثير کوتاهمدت بر فروش داشتهاند. از اين ميان ??درصد آن همتاثير بلندمدت داشتهاند.در حدود ???سال پيش نيز ويليام هسکث (William Hesketh) گفته بود نيمي از تبليغات انجام شده به هدر ميرود فقط ما نميدانيم کدام نيمه ازآن؟ !
در سال ????شرکت اپل (APPLE) برنامهء تبليغاتي راهاندازي کرد که در آن ازشخصيتهايي چون آلبرت انيشتين، محمد علي کلي و پابلو پيکاسو استفاده کرده بود وشعار اصلي آن اين بود :
متفاوت بينديش (Think Different) اين تبليغ در سال ????جوايز متعددي از جمله شير نقرهاي فستيوال کن را از آن خود کرد اما بعد از آن طي سه ماه، ميزان فروش شرکت به ترتيب شروع به کاهش کرد .
از سال ????تا ????نيز ??درصد تبليغاتي که جوايزي را از آن خود کردند شامل مزاح و لطيفه بودهاند و تنها ??درصد آنها مخاطب را به خريد کالا دعوت ميکرد .
متاسفانه از ديد بسياري ازنويسندگان تبليغات، تفريح مهمتر از فروش است. در ادامه پنج دليل ذکر ميشود که باعث عدم موفقيت تبليغات ميشود :
?.تخصيص بودجه اشتباه :
بسياري از شرکتهابراي انجام تبليغات بودجهاي تخصيص ميدهند اما هيچ نميدانند اين بودجه براي بهنتيجه رساندن پروژهء تبليغاتي کافي است يا نه؟ مثال رايجي در اين باره وجود دارد که ميگويد رسيدن به هدف در تبليغات مانند شکار اردک است. فرض کنيد به شما مقداري باروت و ساچمه ميدهند اما مقدار باروت به حدي نيست تا اين ساچمهها را به سطح ارتفاع پرواز اردکها برساند. در نتيجه هر چقدر هم که شليک کنيد چيزي عايد شمانخواهد شد .
? .شناخت نام کالاي شما شرط کافي نيست :
بسياري از دستاندرکاران تبليغات ميپندارند در صورت شناخت نام کالا يا خدمتشان در اذهان عمومي، راه براي دستيابي به سبد خريد مشتريان باز است .
اما اشتباه بزرگي است که فکر کنيم در صورت مطرح بودن نام شرکت يا کالا هر کس سراغ ما خواهد آمد. همه مکدونالد (McDonalds) راميشناسند اما همه از آنجا غذا نميخرند، بايد براي جذب مشتري انگيزه ايجاد کرد .
3. کارکنان خود را آموزش دهيد
فراموش نکنيد کارکنان شما و چگونگي برخورد آنها با مشتري، خود تبليغ بسيار مهمي است. هر حرکت و جمله آنها براي مشتريان موجود و آينده يک تبليغ محسوب ميشود .
شما ميتوانيد بهترين تبليغات را براي شرکت خود انجام دهيد اما يک برخورد اشتباه از طرف منشي شما که به تلفن پاسخ ميدهد، ميتواند تمامي ميليونها تومان رقمي را که براي معرفي شرکت خرج کردهايد، به باد دهد .
?.اطلاعات لازم را درباره مشتري و مخاطب خود جمعآوري کنيد :
در حقيقت به دنبال اطلاعاتي باشيد که نيازها و خواستههاي مصرفکننده و مشتري شمار ا در برداشته باشد .
?. بازاريابي خود يک سرمايهگذاري است :
تبليغات بايد به سرعت باعث فروش شود. اگر هزينه تبليغات را مانند هزينههاي ديگري چون آب، برق، تلفن و … ميبينيد، سخت در اشتباهيد . تبليغات خود يکسرمايهگذاري است که بايد برگشت داشته باشد، بنابراين در زمانها و مکانهايي که مخاطب نداريد، تبليغ نکنيد.